شباي روشن

مامانم هی بهم گفت زود بخوابا ولی گوش نکردم مثه همیشه لج کردم

حالا با کی...معلوم نیست

ولی این شب بیداری خوبه

انگار تحمل روزای تاریک از تاریکی شب برام سخت تره

ولی امشب که میگذره

قول میدم فردا بخوابم، فقط بزار یه امشب مشقامو بنویسم میخوابم....

اشکام یکمش مونده اینارم تموم کنم فک کنم ...

هیجی

میخوابم از این به بعد

قول!

مــــ ـــ ــرگــ

تازگیا هر شب گریه میکنم....

چه عادته قشنگی.....


ادامه!

ادامه نوشته

برای تو

مِـثـل هـَمیـشـﮧ بـَراے تــُو مے نـویـسَـم ..

تــُو بـﮧ نیـتِ هَـر ڪِـﮧ دوسـت دآرے ، بـِخـوآטּ !

مےدانـَم ڪِـﮧ نِمے خـوآنے

مےدانـَم ڪِـﮧ نِمے دانے

حـَتـے مےدانـَم ڪـﮧ گـوش هـَم نِمے دهے !

وَلے مـَـטּ مےدانـَم ڪـﮧ

هـَنـوز هـَمآنـَم ڪـﮧ دوسـتـَت دآشـت ..

اَمـآ

ڪَمے شِـڪَسـتِـﮧ تـَر ..

گآهے دِلنـِوشـتـِﮧ هآیـَم تَـلخُ گـَزَنـدِه مے شـَوَنـد

چـﮧ ڪُنـَم ؟!

دِلـَم پُر اسـت

تــُو بـﮧ دِل نـگـیر . . .

هــــوای ســــــــــرב

گــــاهی وقتــــا

انقــــבر هــــوا ســــــــــرב میشــــه کـﮧ 

بــבیــــا رو از یــــادم میــــبره

امـــــــــروز

هــــوا  خیـــــــ ــ ـــــــلی ســـــــرد بـــــــوב!

حیف که دیر دیدمش!

این چند روز

اتفاقای جالبی برام افتاد

اتفاقایی که با پیش اومدنشون تصمیمای جدیدی گرفتم

دلم میخواد یکی دیگه بشم

یکی بهتر از الان خودم

شاید ...

دیگه اینجا نیام!

ادامه نوشته

باش!

ای تو که دم از نبودن من کنارت میزنی

تو خودت هستی کنارم؟

فقط بودن یه نفره کافی نیست

نیستی نیستی نیستی!

وقتی نیستی منم نیست میشم...

باش تا باشم!


مخاطب خاص!                                                                         

فقط تو !

پر از خالی ام

بیا و تمامم کن !

فقط همین

دیگر خسته شده ام

از خالی بودن

یا تو پرم کن یا میروم ...



یکم سختم شده

به عشق اعتقادی ندارم

اما ...

چقدر عشق حقیر شده است

این روزها

 هر بچه ای

 چندین بار شکست عشقی می خورد!

ادامه نوشته

بسه!

عجیبه برام....

به بعضی از آدما وقتی میگی:

برو یا میگی این حرفارو تموم کن...

بازم حرف خودشونو میزنن!

از این آدما بدم میاد....

پس لطفا بسه!

ادامه نوشته

رفتار

با بعضیا اصلا نمیشه معمولی بود ...

یا باید نزدیک ترینت باشن ...

یا اصلا توی زندیگت نباشن ...!




میروم

میروم برای مدتی

ولی . . .

 دوباره باز می گردم!

خداحافظ


دلتتگی

دلتتگی هایم را که ورق میزنم 


خالیه خالیست


عجیب است که تا بحال دلم حتی برای خودم هم تنگ نشده است....



دروغ!

کــــــــاش آدم . . .

 

هیــــــــچوقــت نفهــــمــه . . .


 یـــــه حـــرفایــــــی دروغ بـــــــــوده!





چقد زود بزرگ شدیم...

همه چیز داشت خوب پیش میرفت...


تا اینکه بزرگ شدیم!



درد دارد رفتن

یک عمر دنبالت دویدم پایم درد نگرفت

اما

یک قدم از من دور شدی....

درد در من پا گرفت....


آرامش ابدی


آرامشی یافته ام در با تو بودن که هیچ وقت نداشته ام

دلم تنگت شده بود

خوب شد که دوباره پیشت برگشتم

آن قدر دوست دارم این آرامش را

که دیگر حاضر نیستم برای لحظه ای شاد بودن

فدایش کنم به لحظه ای خوشی زود گذر

کاش مدتها پیش که ترکت کردم

و تو را از خودم دور کردم

به یاد این آرامش باز می گشتم


حالا تنها آرزویم این است

همیشه پیشم بمان

من تو را از تمام عالم هم بیشتر دوست دارم









خورشید گم گشته

یا علی رفتم بقیع اما چه سود 


هرچه گشتم فاطمه(س) آنجا نبود 


یا علی قبر پرستویت کجاست؟


آن گل صد برگ خوش بویت کجاست؟


هرچه باشد من نمک پرورده ام 


دل به عشق فاطمه خوش کرده ام


حج من بی فاطمه (س) بی حاصل است 


فاطمه (س) حلال صدها مشکل است



Alone


به طرز مشكـوكي ، ساكـتـ ــم !

دیگر حرفم نمی آید

می خواهم ساکت تر از همیشه

با لبان دوخته ام

فقط تماشا کنم

خواهش می کنم بیش از این

به کنارم نیا!

میخواهم تنها باشم


نوشیدنی تلخ

دیگر شیرین نمی شوم


مرا تلخ بنوش!




آدمی نیست

روزگاریست که شیطان فراد میزند :

آدم پیدا کنید! 

سجده خواهم کرد.

(دکتر شریعتی)