نقـش یـــک درخــت خشک را
یا هیزم شکن پـیــر…
.
.
.
جواب : اعصاب
انگــــــــــــــــــــــار….
خام بودنــــــــــــــــــــــــــــد…
خیال هایی که به خوردم داده بــــــــــــــــــــــــــــــــودی
هستن یا نیستن تو
دیگر چه فرقی می کند؛
وقتی تو
آنی که باید، نیستی دیگر ...
دیگر وقتی هستی هم
انگار که نیستی!
بار اخر من ورق را با دلم بر میزنم !
بار دیگر حکم کن !
اما نه بى دل ! با دلت دل حکم کن !
هر که دل دارد بیاندازد وسط !
دل که روى دل بیوفتد عشق حاکم میشود !
پس به حکم عشق بازى
میکنیم
هیچ وقت از مشکلات زندگی ناراحت نشو ،
چون کارگردان سخت ترین نقش ها رو به بهترین بازیگر می دهد.
خوشبختی ما در سه جمله است :
تجربه از دیروز، استفاده از امروز، امید به فردا
ولی حیف که ما با سه جمله دیگر زندگی مان را تباه می کنیم :
حسرت دیروز، اتلاف امروز، ترس از فردا
***
زندگی" باغی " است ؛
که
با عشق" باقی " است.
" مشغول دل " باش ؛ نه " دل مشغول "
بدان اگر " فرهاد" باشی ؛ همه چیز " شیرین " است.
نقـش یـــک درخــت خشک را
یا هیزم شکن پـیــر…
تمام چسب زخمهایت را هم که بخرم
نه زخمهای من خوب میشود نه زخمهای تو...!!
درد مـــــرا انتـــــخـابــــ کـــــــــرد
مـــــــــن ، تـــــــو را....
تـــــو ، رفتــــــن را.....
آســـــــوده بـــــرو!! دلـــــواپســـــ نبــــــاش!
مــــــن و درد و یـــادت تــــا ابـــــد بـــــا همــــ هســــــتم!!
دلم تنگه……..
دلم گرفته …………
دلم گریه می خواد ……….
آری دلم گرفته٬ از این روزگاران بی فروغ ! از این تکرارهای ناپایان !
دلم گرفته از این همه کینه …. این همه دروغ !
از این مردمان نا مهربان و بی وفا دلم گرفته …….
دلم برای کوچه پس کوچه های مهربانی ها تنگ است !
دلم تنگ است برای کودکی ام که پاورچین پاورچین روی سنگفرش های زندگی بی دغدغه قدم می زدم !
دلم برای دلتنگی های شیرین و انتظارهای کشنده تنگ است…!
نمی دانم کدامین نامهربان ٬ خواب را از دیدگانم دزدید که
اینگونه در حسرت و دلتنگ خواب شیرینم سرگردانم ؟!
دلم گرفته ! دلم تنگ است ! روزگار چشمانم طوفانی است و در انتظار باران های سیل آساست…..
آره !
این روزا دلم بدجوری گرفته … چشمام منتظر یک بهونه است
که هی بخواد بباره….
دلم که هوایت را دارد
سیگارى روشن میکنم
و چنان پک میزنم تا گلویم بسوزد
چشمهایم خیس شود
و براى لحظه اى هم که شده نبودنت کمرنگ بشه
عشق شور و هیجان نیست. عشق عاطفه نیست.
عشق ادراکى بسیار عمیق نسبت به این نکته است که یک نفر
به نحوى کامل کننده ى توست
تو روزگار رفته ببین چى سهم ما شد
از عاشقى تباهى
از زندگى مصیبت
از دوستى شکست و
از وفادارى خیانت
از جُـــداییمان بَرای هرکَـــــــسی که گُفتَم ....
حقّ را به مَــن داد !
امّا ....
...
اینها نِمی داننــــد من حقّ را نِمیخواهَــم ،
حقّ کِه بَرای مَـــن
" تــــــــو"
نِمی شَـوَد ...
من، با زخم زبونات رفیقم
مرهم بزار، با حرفات، رو زخم عمیقم
با تو ام، که دارى به گریم میخندى
کاش میشد بیاى و به من دل ببندى
تنها بودن، یه کابوس شومه عزیزم
کار دل، نباشى، تمومه عزیزم
نداشتن تو یعنى اینکه دیگرى تو را دارد.
نمیدانم نداشتنت سخت تر است،
یا تحمل اینکه دیگرى تو را داشته باشد!!
چیز زیادى نمى خواهم
فقط کمى گوش دهى
اندکى درک کنى
و با دلم این جمله بگویى:
آرام باش
من کنارتم...!
نترس...
اگر هم بخواهم از این دیوانه تر نمیشوم
گفته بودم بى تو سخت میگذرد
بى انصاف!
حرفم را پس میگیرم...
بى تو انگار اصلا نمیگذرد...!
رفت...
تو نه!
عمرم را میگویم...
...
رفت...!
تو نه!
روزهاى خوش زندگى را میگویم...!
کاش برگردد...
باور کن منظورم "تویى"...!!!